بنزین سرطان‌زا، مازوت‌سوزی و اولویت‌های هسته‌ای و نظامی؛ نفس کشیدن در ایران رسما «خطرناک» شد

قهجاورستان در استان اصفهان با رقم تکان‌دهنده ۲۹۷ به یکی از آلوده‌ترین نقاط ایران و جهان تبدیل شد

در هفته نخست آخرین ماه پاییز، ده‌ها شهر بزرگ و کوچک ایران با آلوده‌ترین روزهایشان در دهه اخیر مواجه‌اند. در روز پنجشنبه ۶ آذر، شاخص آلودگی در بسیاری از شهرها از مرز هشدار عبور کرده است و ساکنان تهران، اصفهان، ارومیه، مشهد، تبریز، ساری، اراک، کرج، قزوین و ۱۶ شهر خوزستان، در هوایی تنفس می‌کنند که بر اساس استانداردهای جهانی، «ناسالم»، «بسیار ناسالم» و حتی «خطرناک و سمی» طبقه‌بندی می‌شود.

هم‌زمان با این وضعیت که بار دیگر نشان می‌دهد جمهوری اسلامی در مدیریت منابع انرژی، کنترل آلاینده‌ها و حتی اطلاع‌رسانی شفاف شکست خورده است، در تهران، شاخص آلودگی در ایستگاه‌هایی مانند قرچک به عدد ۲۱۹ و در میدان فتح به ۲۱۳ رسید؛ سطحی که دیگر توصیه‌های همیشگی برایش کارآیی ندارد و معنای آن جز «هوا برای همه مردم خطرناک است»، نیست. در بخش‌های دیگر پایتخت، نیز اغلب ایستگاه‌ها دارای وضعیت قرمز یا نارنجی ثبت شده‌اند. 

هوای مشهد هم طی دو روز اخیر در محدوده «ناسالم برای همه» قرار داشت و شاخص بالای ۱۶۰ تنها یکی از ارقامی بود که در این شهر ثبت شد.

در اصفهان، اوضاع حتی بحرانی‌تر بود و در چندین منطقه شاخص‌هایی بین ۱۶۰ تا ۱۸۸ ثبت شد. قهجاورستان به دلیل واحدهای بزرگ صنعتی و آلاینده پرشمار آن، با رقم تکان‌دهنده ۲۹۷ به یکی از آلوده‌ترین نقاط ایران و جهان تبدیل شد.

در همین حال ارومیه سومین روز متوالی «بسیار ناسالم» را پشت سر گذاشت. تبریز نیز بر اساس اعلام رسمی سازمان هواشناسی استان آذربایجان شرقی، حداقل تا چند روز دیگر با روند افزایشی آلودگی روبرو خواهد بود.

در خوزستان، گستره بحران آلودگی هوا وسیع‌تر است و آبادان، اهواز، خرمشهر، ماهشهر، هویزه، سوسنگرد و چندین شهر دیگر هم در وضعیت قرمز قرار دارند و مراکز درمانی درباره خطرات جدی آن برای کودکان، سالمندان و بیماران هشدار داده‌اند.

آنچه این بار بیش از همیشه واکنش‌برانگیز شده، اعتراف صریح برخی مقام‌های حکومتی است. علیرضا رئیسی، معاون وزیر بهداشت در دولت پزشکیان، چهارشنبه شب در یک برنامه زنده تلویزیونی گفت: «باید از مردم بابت اینکه این بلا را سرشان می‌آوریم، عذرخواهی کنیم... خودروهای فرسوده مشکل‌سازند، اما خودروهای جدید داخلی هم فاجعه‌اند. ای کاش کل خودروسازی تعطیل می‌شد.»

او همچنین تایید کرد که کیفیت پایین بنزین مصرفی و ناکارآمدی مدیریت سوخت، از ریشه‌های اصلی این بحران‌اند.

آلاینده‌هایی که ایران را بیمار کرد

یکی از متهمان اصلی آلودگی هوا رشد دوباره تولید «بنزین پتروشیمی» یا همان ریفرمیت است؛ سوختی سمی و غیراستاندارد که جمهوری اسلامی طی سال‌های اخیر، هم‌زمان با تشدید تحریم‌ها و کمبود بنزین پالایشگاهی، دوباره به تولید انبوه آن روی آورده است.

ریفرمیت تولیدشده در پتروشیمی‌های ایران به‌ دلیل استفاده از فرایندهای غیراستاندارد برای تولید، چندین برابر حد مجاز بنزن دارد که ۱۰۰ درصد سرطان‌زا محسوب می‌شود. در حالی‌ که بنزین استاندارد باید کمتر از ۱ درصد بنزن داشته باشد، ریفرمیت‌های ایرانی اغلب ۴ تا ۵ درصد بنزن دارند. همین مسئله موجب شده است در روزهایی که وارونگی دما، شهرها را در محاصره دود نگه می‌دارد، هوا عملا به ترکیبی از سموم سرطان‌زا تبدیل شود.

جمهوری اسلامی طی سال‌های اخیر، به‌جای نوسازی نیروگاه‌ها، پالایشگاه‌ها و تامین بنزین استاندارد، سرمایه‌های کلان مردم ایران را صرف توسعه برنامه‌های هسته‌ای، نظامی و موشکی کرده و صنایع پتروشیمی را به جایگزینی برای تامین سوخت تبدیل کرده است. نتیجه این تصمیم هم روشن است؛ افزایش بی‌سابقه انتشار ترکیبات آروماتیک در هوا و افزایش بیماری‌های ریوی، قلبی و خونی در سراسر ایران.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

نماد فرسودگی زیرساخت‌ها و اولویت‌های امنیتی

در کنار بنزین سمی، مازوت‌سوزی نیروگاه‌ها نیز در این بحران نقش کلیدی دارد. دولت‌های جمهوری اسلامی سال‌ها است که به‌جای به‌روزرسانی نیروگاه‌ها و ساخت نیروگاه‌های جدید، بخش بزرگی از درآمدهای نفتی و گاز را به نهادهای نظامی و شبه‌نظامی منتقل می‌کنند. فرسودگی شدید زیرساخت‌ها باعث شده در ماه‌های سرد، دولت برای ادامه فعالیت نیروگاه‌ها، جز سوزاندن مازوت، یکی از آلاینده‌ترین سوخت‌های جهان، چاره‌ای نداشته باشد.

آمارهای رسمی نشان می‌دهد که سطح دی‌اکسین‌ها، گوگرد و ذرات معلق خطرناک در استان‌هایی که نیروگاه‌های مازوت‌سوز دارند، از متوسط کشوری بسیار بالاتر است. انتشار تصاویر دود غلیظ نیروگاه‌ها در قم، اصفهان، هرمزگان و تهران در هفته‌های اخیر، خشم عمومی را تشدید کرده است.

تعطیلی مدارس

بحران آلودگی هوا به حدی رسیده که معاون وزیر آموزش‌وپرورش اعلام کرده اگر وضعیت ادامه یابد، «مدرسه تلویزیونی» جایگزین آموزش مجازی خواهد شد. به این ترتیب او به کندی اینترنت و ناکارآمدی شبکه «شاد» هم اذعان کرد؛ آنچه نشان می‌دهد زیرساخت‌های آموزشی هم برای شرایط بحرانی آماده نیستند. هم‌زمان هشدارهایی نیز درباره احتمال قطع آب مدارس مطرح شده و مقام‌ها وعده داده‌اند که مخازن اضطراری نصب شده است.

با این حال هیچ یک از این تصمیم‌ها بحران را ریشه‌ای حل نمی‌کند و تنها نشانه فروریختن ظرفیت‌های مدیریتی حکومتی است.

اولویت جنگ بر زندگی

کارشناسان محیط‌زیست معتقدند آلودگی هوا در ایران دیگر صرفا مسئله‌ای زیست‌محیطی نیست و بخش بزرگی از آن نتیجه مستقیم اولویت‌های سیاسی و نظامی رهبر جمهوری اسلامی و تخصیص جهت‌دار بودجه‌ است؛ اینکه ده‌ها میلیارد دلار صرف برنامه موشکی، پهپادی، حمایت از گروه‌های نیابتی و «اقتصاد مقاومتی» شده، اما سهم نوسازی انرژی، حمل‌ونقل عمومی، پالایشگاه‌ها و زیرساخت‌های حیاتی ایران نزدیک به صفر است.

به همین دلیل است که در سال ۱۴۰۴، مردم در تهران، ساری، کرج، اراک، اصفهان، مشهد، اهواز و ده‌ها شهر دیگر در هوایی نفس می‌کشند که بسیار شبیه مناطق صنعتی چین در دهه ۱۹۹۰ است، نه کشوری که رهبر آن ادعا می‌کند «قدرت منطقه‌ای» است.

بیشتر از بهداشت و درمان